مامانم اومد یه دفه تق زد پسه کلم ...میگم چرا میزنی؟؟؟برگشته میگه لواشك هارو رو از ترس تویه جونور قایم کردم از صبح دارم.میگردم خودم پیداشون نمیکنم. :|
دلم خنك شد :)))
نظرات شما عزیزان:
[ پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, ] [ 19:59 ] [ مهنوش ]
[
بدون شرحاز پذیرش هر گونه بی جنبه معذوریم | ||
لواشك
مامانم اومد یه دفه تق زد پسه کلم ...میگم چرا میزنی؟؟؟برگشته میگه لواشك هارو رو از ترس تویه جونور قایم کردم از صبح دارم.میگردم خودم پیداشون نمیکنم. :| نظرات شما عزیزان: [ پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, ] [ 19:59 ] [ مهنوش ] [ |
||
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |